سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تندخویى گونه‏اى دیوانگى است ، چرا که تندخو پشیمان شود و اگر پشیمان نشد دیوانگى او استوار بود . [نهج البلاغه]

به نام او که هستی ام از اوست

خدایا امروز می خواهم با تو از چیزی بگویم که تا به حال با تو نگفتم و

مثل سنگی بزرگ بر شانه هایم سنگینی می کند نمی دانم من در جهل خود گمراهم یا دیگران در جهل خویشتن..

هر چه بیشتر سعی میکنم خوب باشم بیشتر بد می بینم، هر چه بیشتر سعی

می کنم انسان باشم نا مردمی بیشتر می بینم، هر دستی را که با صداقت

جلو بردم با نیرنگ پاسخ دادند، هرچه بر خشم خود فایق آمدم بیشتر بر من چیره شدند، هرچه دلی نشکستم و دلی به دست آوردم   

دلم را بیشتر شکستند، هر چه صبوری کردم آماج نیرنگ ها بر سرم

بیشتر بارید، هر چه سعی می کنم دنیا را زیبا ببینم دنیا با مردمانش در نظرم منفورتر جلوه میکند.

کاش می شد به سرزمینی رفت که احدی از بندگانت در آنجا نباشد تا باخود باشم و با تودریغا که زندگی بی مردمان با همه ی نا مردمی ها یشان امکان ندارد.
خدایا انسان بودن چه قدر سخت و دردناک است آنجا که باید دستی بگیری اما نتوانی آنجا که هر چه فریاد بر می آوری احدی نمی شنود و یا نمی .

آنجا که می دانی تمامی حقایق تلخ را خدایا بهای دانستن چه قدر سنگین است. حقایق چنان جلوه می کنند که دیگر فرصتی برای دیدن آراستگی ها باقی نمی ماند. والبته با دیدن این حقایق دیگر زیبایی، معنای خود را از دست می دهد آه، چه قدر دلخسته ام. کاش می شد همانند مجنونان به همه چیز خندید و همه چیز را ندید گرفت خوشا به حالشان که زندگی را همان طور که دوست دارند می بینند نه آن طور که مجبورشان کنند نمی دانم من اشتباه می بینم یا تمام این ها واقعیت دارد چنان فکرم مشوش است که دیگرخوب را از بد نمی توام مجزا کنم گاهی اوقات با خود می گویم شاید من اشتباه می کنم و عینک بد بینی بر چشم گذاشته ام.
دنیا زیبا است و مردمانش زیبا تر از آن . به راستی چنین است.
اما چرا من این گونه فکر می کنم؟؟
؟




الهام ::: سه شنبه 85/9/14::: ساعت 7:12 عصر

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 50


بازدید دیروز: 2


کل بازدید :68570
 
 >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
 
>>فهرست موضوعی یادداشت ها<<<
 
 
>>لوگوی دوستان<<
 
>>موسیقی وبلاگ<<
 
>>اشتراک در خبرنامه<<